فارن پالیسی: صلح در غزه دوام نمی‌آورد

نشریه آمریکایی نوشت: در ایالات متحده، نظرسنجی‌ها نشان‌دهنده تغییر چشمگیر در حمایت عمومی است؛ آمریکایی‌های بیشتری می‌گویند نسبت به فلسطینی‌ها همدردی بیشتری دارند تا اسرائیل.

ترامپ نتانیاهو

همشهری آنلاین – گروه سیاسی: نشریه فارن پالیسی آمریکا در مقاله‌ای به قلم استفان والت نوشت:

می‌توانیم همگی شکرگزار باشیم که کشتار در غزه، دست‌کم به‌صورت موقت، متوقف شده است؛ گروگان‌های اسرائیلی و زندانیان فلسطینی در حال تبادل هستند و کمک‌های امدادی می‌توانند آزادانه‌تر به مردم رنج‌کشیده غزه برسند. جای تعجب نیست که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، این آتش‌بس را به‌عنوان یک دستاورد بزرگ جشن گرفته و آن را «آغازی تاریخی برای خاورمیانه‌ای جدید» توصیف کرده است. او پیش‌تر نیز چنین ادعاهایی داشته و برخی از پیشینیانش نیز همین‌گونه سخن گفته‌اند. امیدوارم او درست گفته باشد، اما من به این خوش‌بینی اعتقادی ندارم.

دو پرسش کلیدی پس از این توافق باقی مانده است. پرسش نخست، به‌وضوح، این است: «آیا این آتش‌بس پایدار خواهد ماند؟» پرسش دوم – که پاسخ به پرسش اول تا حد زیادی به آن وابسته است – این است که آیا روابط اسرائیل با جهان، به‌ویژه «رابطه ویژه» آن با ایالات متحده، به‌گونه‌ای در حال تحول است که بتواند صلحی پایدار را ممکن سازد؟

در مورد پرسش اول، خوش‌بینی دشوار است. همان‌طور که منتقدان دیگر اشاره کرده‌اند، این «طرح صلح» توسط میانجی‌های آمریکایی طرفدار اسرائیل (استیو ویتکوف و جرد کوشنر) با مشارکت حداقلی فلسطینی‌ها تدوین شده است. در شکل نهایی، این طرح بیشتر به یک اولتیماتوم شبیه است تا توافقی مذاکره‌شده. این طرح برخی از جاه‌طلبی‌های حداکثری راست‌گرایان افراطی اسرائیل (مانند الحاق غزه و اخراج دائمی ساکنان فلسطینی آن) را رد می‌کند، اما از فلسطینی‌ها می‌خواهد مجموعه‌ای از تغییرات دشوار و غیر قابل تایید را بپذیرند، مانند خلع سلاح کامل حماس، تخریب تمام تونل‌های آن، حذف حماس از هرگونه مشارکت سیاسی و اصلاح بنیادین اما مبهم تشکیلات خودگردان فلسطین. یک نهاد نظارتی خارجی که هنوز مشخص نشده – تحت نظارت یک «هیات صلح» به ریاست خود ترامپ – بر اجرای توافق نظارت خواهد کرد و تصمیم می‌گیرد که آیا طرفین به تعهدات خود پایبند بوده‌اند یا خیر.

مهمتر اینکه، این توافق تمام مسائل سیاسی دشوار را به آینده‌ای نامعلوم موکول کرده و درباره ادامه تلاش‌های اسرائیل برای تسلط بر کرانه باختری کاملا سکوت کرده است. این داستان قدیمی لوسی، چارلی براون و توپ فوتبال است – فرصت‌های بی‌شماری برای اسرائیل وجود خواهد داشت تا ادعا کند فلسطینی‌ها به اندازه کافی به توافق پایبند نبوده‌اند و سپس فشارها را افزایش دهد یا خشونت را از سر بگیرد.

برای باور به موفقیت این طرح، باید پذیرفت که جهان خارج به‌ویژه ایالات متحده فشار بی‌امانی بر اسرائیل وارد خواهد کرد تا توافق کنونی را حفظ کند و سرانجام برای راه‌حلی عادلانه و دائمی برای مناقشه طولانی‌مدت با فلسطینی‌ها مذاکره کند. بله، به نظر می‌رسد ترامپ بالاخره از تاکتیک‌های تعلل‌آمیز بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، خسته شده و او را وادار به پذیرش این توافق محدود کرده است. این نشان‌دهنده میزان اهرم فشاری است که رؤسای جمهور آمریکا در اختیار دارند، اگر بخواهند از آن استفاده کنند.

اما هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که نتانیاهو، حامیان راست‌گرای او یا جامعه اسرائیل آماده پذیرش یک راه‌حل واقعی دو کشوری یا نوعی کنفدراسیون تک کشوری باشند، حتی اگر مطمئن شوند که حماس و دیگر گروه‌های افراطی فلسطینی کاملا به حاشیه رانده شده‌اند. با توجه به دوره توجه کوتاه، شخصیت غیرقابل‌پیش‌بینی و بی‌علاقگی ترامپ به جزئیات، آیا کسی واقعا باور دارد که پیگیری مداومی در این زمینه وجود خواهد داشت؟

مشکل فقط به ترامپ محدود نمی‌شود. قدرت‌های خارجی اغلب مایل بوده‌اند طرف‌های درگیر را به توقف موقت درگیری‌ها وادار کنند – همان‌طور که ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی در جنگ‌های اعراب و اسرائیل در سال‌های ۱۹۵۶، ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ کردند و واشنگتن بارها از آن زمان به بعد چنین کرده است – اما هیچ‌گاه تمایلی به سرمایه‌گذاری کافی در زمان، توجه و سرمایه سیاسی و استفاده از تمام اهرم‌های در دسترس برای دستیابی به یک توافق سیاسی عادلانه و پایدار نداشته‌اند. به همین دلیل است که توافق اسلو، اجلاس کمپ دیوید در سال ۲۰۰۰، کنفرانس آناپولیس در سال ۲۰۰۷، گروه چهارجانبه خاورمیانه و دیگر ابتکارات صلح پر سر و صدا همگی شکست خوردند.

اگر فشار مداوم ایالات متحده لازم باشد، پرسش دوم من اهمیت محوری پیدا می‌کند: آیا روابط بین ایالات متحده و اسرائیل به گونه‌ای در حال تحول است که صلح را محتمل‌تر کند، صرف‌نظر از تمایلات شخصی ترامپ؟

حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ بهای سنگینی برای حماس در نگاه جهانیان داشت و پاسخ اسرائیل، که به نسل‌کشی تعبیر شده، به همان اندازه به وجهه اسرائیل آسیب زده است. بریتانیا، فرانسه، کانادا، استرالیا و برخی کشورهای دیگر به‌طور رسمی دولت فلسطین را به رسمیت شناخته‌اند؛ حرکتی نمادین که نشان‌دهنده تغییر قابل‌توجه در نگرش‌ها است. تلاش‌های اسرائیل برای عادی‌سازی روابط با جهان عرب متوقف شده است. در ایالات متحده، نظرسنجی‌ها نشان‌دهنده تغییر چشمگیر در حمایت عمومی است؛ آمریکایی‌های بیشتری می‌گویند نسبت به فلسطینی‌ها همدردی بیشتری دارند تا اسرائیل، و ۴۱ درصد معتقدند اقدامات اسرائیل به نسل‌کشی (یا چیزی شبیه به آن) منجر شده، در حالی که تنها ۲۲ درصد اقدامات آن را موجه می‌دانند.

حمایت از اسرائیل به‌ویژه در میان دموکرات‌ها و مستقل‌ها به شدت کاهش یافته است، اما محافظه‌کاران برجسته‌ای مانند استیو بنن، تاکر کارلسون و نماینده مارجوری تیلور گرین نیز انتقادات تندی مطرح کرده‌اند. دموکرات‌ها بیشتر به نگرانی‌های حقوق بشری توجه دارند، در حالی که منتقدان محافظه‌کار حمایت بی‌قید و شرط آمریکا از اسرائیلی که روز به روز یاغی‌تر می‌شود را با ایده «اولویت آمریکا» ناسازگار می‌دانند.

هزینه‌های مستقیم «رابطه ویژه» با اسرائیل مدت‌هاست که آشکار است. اسرائیل بزرگ‌ترین دریافت‌کننده کمک نظامی خارجی آمریکا است و دولت آمریکا رسما متعهد به حفظ «برتری نظامی کیفی» آن است، هرچند اسرائیل اکنون با رتبه ۱۶ در درآمد سرانه جهانی مرفه است و زرادخانه قابل‌توجهی از تسلیحات هسته‌ای دارد. کمک نظامی سالانه حدود ۴ میلیارد دلار در طول جنگ اسرائیل و حماس به حدود ۲۲ میلیارد دلار افزایش یافت که توسط مالیات‌دهندگان آمریکایی تأمین شد. این حمایت بی‌قید و شرط دلیل اصلی عدم محبوبیت آمریکا در اکثر کشورهای خاورمیانه است، حتی در حالی که رهبران این کشورها برای کسب تسلیحات، سرمایه‌گذاری و دسترسی به بازار به دولت آمریکا نزدیک می‌شوند. حمایت بی‌قید و شرط از اسرائیل قدرت نرم آمریکا را با تضعیف ادعاهای واشنگتن مبنی بر دفاع سرسختانه از حقوق بشر و برتری اخلاقی نسبت به رقبای بزرگ مانند روسیه یا چین کاهش می‌دهد. این نوع ریاکاری ممکن است برای دولت ترامپ، که اولویت پایینی برای چنین آرمان‌هایی قائل است، اهمیتی نداشته باشد، اما همچنان با آرمان‌های لیبرال آمریکا در تضاد است.

این رابطه ویژه همچنین به این معناست که اسرائیل کوچک با جمعیتی کمتر از ۱۰ میلیون نفر، سهمی نامتناسب از توجه سیاسی در قدرتمندترین کشور جهان را به خود اختصاص داده است. به حجم پوشش خبری اسرائیل در مقایسه با کشورهای بزرگ‌تر و از نظر استراتژیک مهمتر مانند هند، ژاپن، اندونزی، نیجریه یا برزیل توجه کنید. اتریش جمعیتی مشابه و تولید ناخالص داخلی نزدیک به اسرائیل دارد و میزبان بسیاری از سازمان‌های بین‌المللی است، اما آمریکایی‌ها به‌ندرت درباره آن می‌شنوند. یا به تعداد اندیشکده‌ها و گروه‌های لابی که به این کشور کوچک اختصاص دارند و زمانی که سیاستمداران آمریکایی صرف مشکلات آن می‌کنند، نگاه کنید.

علاوه بر این، مسائل مرتبط با اسرائیل به‌طور مداوم به زندگی فرهنگی و فکری گسترده‌تر آمریکا سرریز می‌شود. حمله کنونی به دانشگاه‌ها ریشه‌های متعددی دارد، اما اتهامات اغراق‌آمیز یهودستیزی ناشی از اعتراضات دانشجویان (که بسیاری از آنها یهودی هستند) به نسل‌کشی در غزه و نقش آمریکا در حمایت از آن، این موضوع را تشدید کرده است. حملات به آزادی آکادمیک و آزادی بیان به‌طور کلی صرفا به دلیل تمایل نادرست به محافظت از اسرائیل در برابر انتقاد و حفظ رابطه ویژه نیست، اما این هدف برای برخی، بخشی از معادله است.

در نهایت، به میزان زمان و توجهی که اسرائیل از رئیس‌جمهور می‌گیرد، نگاه کنید. جیمی کارتر نزدیک به دو هفته از ریاست‌جمهوری خود را صرف مذاکره مستقیم برای توافق کمپ دیوید در سال ۱۹۷۸ کرد، و بیل کلینتون نیز تلاش مشابهی انجام داد، و این حتی شامل ساعت‌هایی که آنها خارج از این اجلاس‌ها صرف این مسائل کردند، نمی‌شود. جورج دبلیو بوش، باراک اوباما و جو بایدن همگی روزها، اگر نگوییم هفته‌ها، به مسائل مرتبط با اسرائیل اختصاص دادند، و آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه، در طول چهار سال خدمت خود ۱۶ سفر به اسرائیل داشت، اما تنها چهار سفر به کل قاره آفریقا. حتی ترامپ نیز نتوانسته بی‌تفاوت بماند یا سیاست اسرائیل را کاملا به زیردستانش واگذار کند. هر ساعتی که رئیس‌جمهور، مشاوران ارشد و دیگر مقامات ارشد صرف این مسائل می‌کنند، ساعتی است که نمی‌توانند به مشکلاتی با اهمیت مستقیم‌تر برای امنیت و رفاه آمریکا اختصاص دهند.

به همین دلیل است که من و دیگران بارها خواستار رابطه‌ای عادی با اسرائیل شده‌ایم، رابطه‌ای متناسب با اندازه و اهمیت استراتژیک آن و همراستا با منافع آمریکا. در یک رابطه عادی، واشنگتن دیگر وانمود نمی‌کند که منافع آمریکا و اسرائیل یکسان هستند. وقتی اسرائیل به گونه‌ای عمل کند که ایالات متحده آن را مطلوب بداند، از حمایت آمریکا برخوردار خواهد شد. اگر برخلاف ترجیحات آمریکا عمل کند – مثلا با ساخت شهرک‌های بیشتر در سرزمین‌های اشغالی – با مخالفت قوی آمریکا مواجه خواهد شد.

برخی ممکن است استدلال کنند که رابطه عادی منطقی نیست، زیرا اسرائیل به دلیل ریشه‌های تاریخی، تاریخ طولانی و غم‌انگیز یهودستیزی مسیحی، میراث هولوکاست و حضورش در منطقه‌ای پرتنش، کشوری «عادی» نیست. شاید، اما در سال ۲۰۲۵، دلایلی که اسرائیل را «غیرعادی» می‌کنند، در واقع دلایلی برای کاهش حمایت آمریکا هستند، نه حفظ آن. همان‌طور که ایان لوستیک (استاد علوم سیاسی با گرایش خاورمیانه در آمریکا) اخیرا اشاره کرده، اسرائیل به‌طور فزاینده‌ای با تعریف یِهِزکِل دِرور (استاد علوم سیاسی اسرائیلی) از یک «دولت دیوانه» مطابقت دارد، دولتی که: ۱) اهدافی تهاجمی را دنبال می‌کند که اغلب به دیگران آسیب می‌رساند، ۲) تعهدی شدید و رادیکال به این اهداف نشان می‌دهد، ۳) حس فراگیر برتری اخلاقی را به نمایش می‌گذارد، حتی اگر حاضر به اقدامات غیراخلاقی باشد، ۴) توانایی انتخاب منطقی ابزارهای منطقی برای پیگیری این اهداف را دارد، و ۵) توانایی کافی برای پیگیری آنها را داراست. به نظر لوستیک، یکی از عوامل تعیین‌کننده مسیر کنونی اسرائیل «حمایت تقریبا بی‌قید و شرط دولت‌های آمریکا از دولت‌های اسرائیل» بوده است که او آن را به «قدرت سیاسی فوق‌العاده لابی اسرائیل در واشنگتن» نسبت می‌دهد.

آیا این موضع «ضد اسرائیلی» است؟ به هیچ وجه. حمایت بی‌قید و شرط برای ایالات متحده زیان‌بار و برای اسرائیل فاجعه‌بار بوده است؛ اسرائیلی که حمایت خارجی را از دست می‌دهد، در داخل به‌طور فزاینده‌ای دچار تفرقه شده، به سمت راست مسیحایی حرکت می‌کند و از مهاجرت مداوم نخبگان تحصیل‌کرده و متحرک اقتصادی رنج می‌برد. سیاست «نرمال‌سازی خیرخواهانه» در درازمدت برای آمریکا و اسرائیل بهتر خواهد بود، حتی اگر به نفع گروه‌هایی مانند آیپک، سازمان صهیونیستی آمریکا، مسیحیان متحد برای اسرائیل و دیگر گروه‌هایی که رابطه ویژه را زنده نگه داشته‌اند، نباشد؛ گروه‌هایی که اسرائیل را به وضعیت کنونی‌اش کشانده و آن را قادر ساخته‌اند تا رنج قابل‌توجهی به میلیون‌ها فلسطینی تحت سلطه خود تحمیل کند. به‌طور خلاصه، اگر خواهان صلحی پایدار هستید، رابطه‌ای عادی‌تر با اسرائیل ضروری است.

کد خبر 986488

  • در غزه واحدهای مسکونی خواهیم ساخت | هیچ‌گاه در برابر رنج فلسطینی‌ها بی‌تفاوت نبوده‌ایم

  • درخواست عربستان از رژیم صهیونیستی درباره غزه

  • ادعای جدید ترامپ: حماس با خلع سلاح‌ موافقت کرده است!

  • نقشه موساد و آمریکا برای آزادی این جاسوس زن + عکس | پای تبادل با ایران در میان بود؟ | واکنش نتانیاهو به آزادی او

  • اجساد اسرای اسرائیلی تحویل شد | تصمیم رژیم برای بازگشایی گذرگاه رفح

  • ترامپ: ۲۰ اسیر باقی‌مانده در غزه آزاد شده‌اند

  • شکنجه‌گران هنگام انتقال از زندان دنده‌های این اسیر را شکستند

  • پزشکیان: می‌گویند اگر عبارتی در نماز را به شکل خاصی ادا نکنیم، نماز مشکل دارد، در حالی که …

  • قهرمان جهان: برای آمریکایی‌ها زور داشت چوپان از خاورمیانه قهرمان شود | پای هادی در تاریخ مسترالمپیا بهترین است

  • ایران، تانزانیا را برد ژاپن و کره، برزیل و پاراگوئه را !

  • پیرترین ایرباس A300 فعال جهان در ایران بازنشسته شد | خداحافظی رسمی با آخرین بازمانده نسل اول ایرباس + فیلم

  • ایران باید به یک کشور عادی تبدیل شود!

  • صحنه‌ ای که تا ابد از یاد سران کشورها نمی‌رود + ویدئو

  • تشدید درگیری‌ بین طالبان و پاکستان؛ تانک ها به صحنه آمدند+ ویدئو

  • قهرمان جهان: برای آمریکایی‌ها زور داشت چوپان از خاورمیانه قهرمان شود | پای هادی در تاریخ مسترالمپیا بهترین است

  • در غزه واحدهای مسکونی خواهیم ساخت | هیچ‌گاه در برابر رنج فلسطینی‌ها بی‌تفاوت نبوده‌ایم

  • قوی‌ترین تشکیلات موساد در جهان در ایران است | تشکیلات شنود تلفن‌های باسیم + ویدئو

  • صحنه‌ ای که تا ابد از یاد سران کشورها نمی‌رود + ویدئو

  • گرفتن ترمز و کلاچ به صورت همزمان ؛ اشتباهی رایج در رانندگی + روش درست توقف خودرو

  • ماجرای دزدی ابرها توسط کشور همسایه

  • برگ برنده استقلال: درخواست جدایی هافبک خارجی

  • این علامت در پوست نشانه قند خون بالاست!

  • بشار اسد را تحویل دهیم، بدنام می‌شویم

  • تصاویر نظامیان کشته شده اسرائیل که حماس تحویل داد

  • توافق جدید با ایران، اولویت سیاست خارجی ترامپ است

  • داماد ترامپ به سراغ ایران می‌آید | ترامپ: با ایران صلح می کنیم اما به این شرط!

  • در غزه واحدهای مسکونی خواهیم ساخت | هیچ‌گاه در برابر رنج فلسطینی‌ها بی‌تفاوت نبوده‌ایم

  • اجساد اسرای اسرائیلی تحویل شد | تصمیم رژیم برای بازگشایی گذرگاه رفح