راز ناقوس تزار که هرگز به صدا درنیامد!

چرا سنگین‌ترین ناقوس تاریخ، به‌جای نواختن، به نمادی از شکست و شکوه درهم‌شکسته بدل شد؟

ناقوس تزار

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از عصر ایران،در حیاط سنگی کرملین، در میان سایهٔ گنبدهای طلایی و دیوارهای سرخ مسکو، شیئی عظیم چون صخره‌ای تراش‌خورده ایستاده است. بازدیدکننده وقتی به آن نزدیک می‌شود، پیش از هر چیز با سکوتی سنگین روبه‌رو می‌گردد.

نامش «ناقوس تزار» است، اما هرگز ندای پیروزی یا دعا از آن برنخاسته. سطحش پوشیده از نقوش برجسته، چهرهٔ تزارینا آنا و فرشته‌هایی است که گویی منتظرند ناقوس رهایی‌شان دهد. اما درون این تودهٔ فلز، ترک عمیقی دیده می‌شود؛ زخمی از آتش و شتاب انسان.

در قرن هجدهم هنگامی که روسیه زیر فرمان امپراتریس آنا ایوانوونا (Anna Ioannovna) شکوه تازه‌ای می‌یافت، دستور دادند بزرگ‌ترین ناقوس تاریخ ریخته شود. کارگران درون گودالی ده‌متری فلز گداخته ریختند توقع داشتند که آوای ایمان بعد از ساخت از آن به گوش برسد.

اما سرنوشت نقشهٔ دیگری داشت. دو سال بعد، آتش در برج‌های کرملین شعله کشید و آبِ سردِ سربازان برای خاموش‌کردن فلز داغ، ناقوس را شکافت. قطعه‌ای یازده‌تنی از آن جدا شد، و صدایش پیش از آنکه به گوش کسی برسد، خاموش شد.

۱- تولد یک رؤیای فلزی: دستور امپراتریس و پروژه‌ای بی‌مانند

ناقوس تزار (Tsar Bell) زادهٔ ارادهٔ سیاسی و مذهبی دوران آنا ایوانوونا، امپراتریس روسیه، بود. در سده‌ای که کلیسا و حکومت درهم‌تنیده بودند، صدای ناقوس نماد وحدت و اقتدار شمرده می‌شد. فرمان ساخت آن در سال ۱۷۳۳ صادر شد و مهندسان روسی با راهنمایی استاد فرانسوی، ایوان موتین (Ivan Motorin)، طرح ریخته‌گریِ بی‌سابقه‌ای ارائه دادند. قرار بود ناقوس جدید از همهٔ ناقوس‌های جهان بزرگ‌تر و باشکوه‌تر باشد و صدایش تا کیلومترها در دشت‌های مسکو شنیده شود. کارگاه درون گودالی ده‌متری در زمین کرملین ساخته شد تا بتوان فلز گداخته را با دمای بالا نگه داشت.

برای تأمین حجم فلز، صدها ناقوس کوچک‌تر ذوب شد تا ترکیب آلیاژ کامل‌تر گردد. مردم آن زمان باور داشتند هر ناقوس روحی دارد و ادغامشان به آن شکوهی معنوی می‌دهد. این طرح فقط پروژه‌ای صنعتی نبود؛ نوعی بیان هنری و ایمان سیاسی بود. ناقوس تزار قرار بود «صدای روسیهٔ نو» باشد؛ همان‌گونه که کلیسای جامع ایوان مخوف صدای روسیهٔ کهن بود. در بطن این پروژه، میل انسان به جاودانگی در قالب فلز و صدا نهفته بود؛ آرزویی که قرار بود به نمادِ غرور ملی بدل شود.

۲- فرایند ریخته‌گری و آزمون‌های مهندسی در قرن هجدهم

ساخت ناقوس تزار از نظر فنی یکی از دشوارترین ریخته‌گری‌های قرن بود. قالبی عظیم از خاک رس، شن، و موم ساخته شد و پیرامون آن سازه‌ای چوبی برپا کردند تا وزن چندصد تُن فلز مذاب را تحمل کند. دمای ذوب آلیاژ برنزی حدود ۱۲۰۰ درجهٔ سلسیوس بود و نگهداری آن در عمق زمین بدون ابزار دقیق امروزی، خود شاهکاری محسوب می‌شد.

فلزات به‌کاررفته شامل مس (copper) و قلع (tin) بودند که نسبت ترکیبشان برای ایجاد صدای خاص اهمیت داشت. مهندسان از فرمول تجربیِ ناقوس‌های کلیسایی قرون پیش الهام گرفتند، اما هیچ‌کس تا آن زمان چنین مقیاسی را نیآزموده بود. به گفتهٔ تاریخ‌نگاران، بیش از دویست کارگر شبانه‌روز کار کردند تا فلز به‌صورت یکنواخت در قالب پخش شود.

پس از سردشدن، سطح ناقوس با نقش‌برجسته‌هایی از چهرهٔ امپراتریس و صلیب‌های کلیسایی تزئین شد. هنرمندان برجستهٔ روسی روی بدنه، فرشتگان و تندیس‌های سنتی ترسیم کردند تا جنبهٔ مذهبی اثر تقویت شود. ریخته‌گری در سال ۱۷۳۵ به پایان رسید و همگان انتظار داشتند طی مراسمی باشکوه در کرملین به صدا درآید. اما هنوز آزمون نهایی انجام نشده بود که سرنوشت این غول فلزی تغییر کرد و رویدادی تراژیک رقم خورد.

۳- آتش ۱۷۳۷ و شکست در برابر طبیعت

در تابستان ۱۷۳۷، آتشی مهیب در بخش‌هایی از کرملین شعله کشید و کارگاه ناقوس نیز در محاصرهٔ شعله‌ها قرار گرفت. سازهٔ چوبی که قالب را نگه می‌داشت، آغاز به سوختن کرد و خطر فروپاشی وجود داشت.

نگهبانان و کارگران، برای نجات اثر، با سطل‌های آب سرد تلاش کردند آن را خنک کنند. اما تفاوت شدید دما، ساختار فلزی را ترک داد. صدای شکاف‌ها در میان غرش آتش پیچید و بخشی به وزن حدود ۱۱ تُن از بدنه جدا شد. در یک لحظه، رؤیای «ناقوسِ صدای روسیه» فرو ریخت. آنچه باقی ماند، توده‌ای عظیم از فلز ترک‌خورده بود که هنوز از حرارت می‌درخشید.

پس از آن حادثه، ناقوس در محل خود دفن شد تا در طول زمان فرونریزد. بسیاری این شکست را نشانه‌ای از غرور انسانی دانستند که می‌خواست طبیعت را در کنترل بگیرد و شکست خورد. اما در باور عمومی روس‌ها، ناقوس با وجود شکست، قداست یافت. آنها می‌گفتند «خدا نخواست این صدا شنیده شود، چون صدای آن بسیار عظیم بود». در نتیجه، ناقوس شکسته به اسطوره‌ای بدل شد؛ نمادی از هم‌زیستی ایمان و فاجعه، و تصویری از شکوهی که هرگز کامل نشد.

راز ناقوس تزار که هرگز به صدا درنیامد!

۴- قرنی زیر خاک: فراموشی و بازکشف

پس از آتش‌سوزی، ناقوس غول‌پیکر در همان گودال مدفون ماند. سال‌ها گذشت و شهر مسکو گسترش یافت، اما این تودهٔ خاموش زیر خاک، چون استخوانی در حافظهٔ زمین ماند. در قرن نوزدهم، با آغاز نوسازی کرملین و توسعهٔ بناهای پیرامونی، توجه باستان‌شناسان و مهندسان دوباره به آن جلب شد.

در سال ۱۸۳۶، معمار فرانسوی «اگوست دو مونفران» (Auguste de Montferrand) — همان طراح ستون اسکندر در سن‌پترزبورگ — مأمور شد ناقوس را از دل زمین بیرون آورد. عملیات مهندسی، با طناب‌های فولادی و قرقره‌های غول‌آسا انجام گرفت. بیش از شش هفته طول کشید تا این حجم ۲۰۰ تُنی بالا کشیده شد و بر سکوی سنگی خود قرار گرفت. از همان زمان، به‌جای نواختن، به نمایش گذاشته شد.

جالب آن‌که ترک و قطعهٔ جداشده کنار بدنه چیده شد تا بازدیدکنندگان بتوانند زخم آن را ببینند. از آن پس، ناقوس نه سازِ آیینی بلکه یادمان تاریخی شد؛ سندی از دستاورد و شکست هم‌زمان. در ذهن مردم، این زخم دیگر شرم‌آور نبود بلکه افتخارآمیز بود؛ گواهی بر جسارتِ فراتر از امکان.

۵- نماد ملی‌گرایی و قدرت در قرن نوزدهم

در روسیهٔ قرن نوزدهم، که به دنبال هویت ملی پس از اصلاحات پتر کبیر می‌گشت، ناقوس تزار جایگاهی تازه یافت. نویسندگان و نقاشان آن را استعاره‌ای از روح روسی دانستند: عظیم، شکست‌خورده و با این‌حال پایدار. شاعران دورهٔ رمانتیسم از سکوتش سخن گفتند؛ سکوتی که به گفتهٔ آنان «بلندتر از هر صدا» بود. در دوره‌های بعد، حکومت تزاری از آن برای القای شکوه تاریخی استفاده کرد و گردشگران خارجی را به دیدن «بزرگ‌ترین ناقوس جهان» فرا می‌خواند.

در واقع، سکوت ناقوس به نوعی تبلیغ تبدیل شد؛ صدایی که نبود اما حضور داشت. این سکوت را می‌شد به هر معنا تعبیر کرد: برای کلیسا، نشانهٔ قضا و قدر؛ برای حکومت، نماد قدرت مهندسی؛ و برای مردم، یادآور سرنوشت. در نقاشی‌های رسمی، نور همیشه از سمت ترک تابیده می‌شد، گویی خودِ زخم سرچشمهٔ درخشش است. بدین‌ترتیب، ناقوس از ابزار صوتی به نماد هویتی تبدیل شد؛ نشانه‌ای که ملت روسیه در آن بازتاب خود را می‌دید، نه از راه صدا بلکه از راه سکوت.

۶- از شیء مقدس تا جاذبهٔ گردشگری جهانی

با گشایش کرملین به روی بازدیدکنندگان در قرن بیستم، ناقوس تزار یکی از پرعکسترین اشیای تاریخی جهان شد. هر سال میلیون‌ها گردشگر در برابرش می‌ایستند و از کنار ترک بزرگش عکس می‌گیرند. هرچند هیچ‌گاه به صدا درنیامده، حضورش نوعی صدا در ذهن ایجاد می‌کند: صدای غریوِ خیالی که هرکس در ذهن خود می‌شنود. برای گردشگران، این ترکیب از شکوه و شکست جذاب است؛ اثری که یادآور این واقعیت است که حتی بزرگ‌ترین پروژه‌های بشر می‌توانند نیمه‌تمام بمانند و بااین‌حال جاودانه شوند. در دورهٔ شوروی نیز، با وجود سکولاریسم رسمی، ناقوس حفظ شد چون میراث هنری و نماد توان ریخته‌گریِ روس‌ها محسوب می‌شد.

پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ارزش نمادین آن دوچندان شد و در فهرست میراث فرهنگی ملی قرار گرفت. امروزه، نه‌تنها گردشگران بلکه مهندسان و هنرمندان از سراسر جهان آن را می‌بینند تا ترکیب نبوغ، فاجعه و دوام را در یک شیء تجربه کنند. ناقوس تزار تبدیل به درسی زنده از پیوند تاریخ، دین و فناوری شده است.

۷- تفسیر فلسفی: سکوت به‌مثابهٔ صدا

ناقوس تزار مفهومی فلسفی را در دل خود دارد: سکوت به‌جای صدا. در جهان مدرن که صدا نشانهٔ قدرت است، این اثر یادآور محدودیت انسان است. شکست فنیِ ناقوس به‌نوعی موفقیت نمادین انجامیده است، زیرا نشان می‌دهد که در دلِ ناکامی، معنا پدید می‌آید. سکوت ناقوس از هر نواختنی ماندگارتر شده و به قول برخی اندیشمندان روس، «صدا نکردنش، صدای تاریخ است».

در تفکر مسیحی شرقی، سکوت نماد درون‌نگری است و ناقوس تزار، با زخم خود، تجسم همین معناست. اگر آن به صدا درآمده بود، شاید تنها چند ثانیه در هوا طنین می‌انداخت، اما سکوتش سه قرن است که ادامه دارد. این تناقض میان صدا و بی‌صدا، میان قدرت و شکست، همان چیزی است که باعث شده ناقوس تزار از یک شیء تاریخی فراتر رود و به نماد فرهنگی بدل شود. در سطحی عمیق‌تر، این اثر نشان می‌دهد که انسان، حتی در ساخت عظیم‌ترین چیزها، در برابر عناصر طبیعت و زمان آسیب‌پذیر است، و همین آسیب‌پذیری است که معنا می‌آفریند.

۸- میراث مهندسی و الهام در عصر جدید

مهندسان امروزی ناقوس تزار را نه فقط از دید تاریخی، بلکه به‌عنوان تجربه‌ای در طراحی عظیم‌مقیاس بررسی می‌کنند. شبیه‌سازی‌های رایانه‌ای (computer simulations) نشان داده‌اند که اگر ترک ایجاد نمی‌شد، نوسان فلز چنین حجمی می‌توانست به سرعت ساختار را نابود کند. به بیان دیگر، شکستِ آن شاید از یک فاجعهٔ بزرگ‌تر جلوگیری کرده است.

امروزه از این ناقوس برای آموزش پایداری سازه‌ها و رفتار فلز در دمای بالا استفاده می‌شود. از منظر هنری، الهام‌بخش مجسمه‌سازانی است که می‌کوشند در آثارشان مفهوم سکوت، وزن و زمان را بازآفرینی کنند.

خلاصه

ناقوس تزار در کرملین مسکو، بزرگ‌ترین ناقوس تاریخ و نماد ترکیب نبوغ و فاجعه است. این اثر در سال ۱۷۳۵ با فرمان آنا ایوانوونا ساخته شد، اما آتش‌سوزی ۱۷۳۷ باعث ترک عظیمی در بدنه‌اش شد و هرگز به صدا درنیامد. قرن‌ها بعد، در ۱۸۳۶، از خاک بیرون آورده شد و به یادمانی دائمی تبدیل گشت. سکوتش به صدایی نمادین بدل شد که در حافظهٔ فرهنگی روسیه و جهان طنین دارد.

این ناقوس نشان می‌دهد که گاهی شکوه واقعی در نواخته‌شدن نیست، بلکه در ماندن است؛ در پذیرفتن شکست به‌عنوان بخشی از معنا. امروز ناقوس تزار، بیش از یک اثر تاریخی، آینه‌ای است از آرزو و فروتنی بشر در برابر زمان.

سؤالات رایج

۱. ناقوس تزار کِی ساخته شد؟
در سال ۱۷۳۵ به دستور امپراتریس آنا ایوانوونا ساخته شد.

۲. چرا هرگز به صدا درنیامد؟
در آتش‌سوزی سال ۱۷۳۷ ترک برداشت و قطعه‌ای بزرگ از آن جدا شد، بنابراین هیچ‌گاه قابل استفاده نبود.

۳. چه کسی آن را از خاک بیرون آورد؟
معمار فرانسوی اگوست دو مونفران در سال ۱۸۳۶ ناقوس را بالا آورد و روی سکوی سنگی نصب کرد.

۴. وزن و ارتفاع ناقوس چقدر است؟
بیش از ۲۰۰ تُن وزن و حدود ۶.۱۴ متر ارتفاع دارد.

۵. آیا هنوز در کرملین دیده می‌شود؟
بله، در محوطهٔ کلیسای جامع کرملین قرار دارد و یکی از جاذبه‌های اصلی گردشگران است.

کد خبر 989284

  • راز ناقوس تزار که هرگز به صدا درنیامد!

  • حمایت ویژه علی دایی از هاشمیان و پژمان جمشیدی | چون هاشمیان قالتاق نبود، در حقش نامردی کردند | برای پژمان جمشیدی پاپوش دوختند!

  • کریم باقری: من شوکه شده‌ام؛ این چه کاری بود باشگاه کرد | مگر می‌شود با هاشمیان چنین کاری کرد

  • در پی واکنش عضو دولت به ادعای دریافت حقوق ۲۰۰میلیونی ؛ حکم کارگزینی احمدنیا منتشر شد + عکس

  • این ۲ نفر به روابط با روسیه لطمه زدند | وفاق به معنی لاپوشانی اشتباهات و ضعف ها نیست

  • این موشک در جهان مشابه ندارد + ویدئو | معرفی موشک کروز هسته‌ای «بوروستنیک» توسط پوتین

  • ببینید سربازان اسرائیلی چه چیزهایی در خانه‌های غزه جا گذاشته اند + ویدئو

  • توضیح سخنگوی قوه قضاییه درباره انتشار غیرقانونی اخبار مربوط به یک هنرپیشه معروف

  • حمایت ویژه علی دایی از هاشمیان و پژمان جمشیدی | چون هاشمیان قالتاق نبود، در حقش نامردی کردند | برای پژمان جمشیدی پاپوش دوختند!

  • ببینید سربازان اسرائیلی چه چیزهایی در خانه‌های غزه جا گذاشته اند + ویدئو

  • ماجرای فرار مسئولین؛ مقامات عالی‌رتبه یکی پس از دیگری ایران را ترک می‌کنند| دلایل شکست عملیات سایبری «فرار از زندان» اسرائیل در ایران

  • فوری؛ سقوط یک جنگنده و یک بالگرد آمریکا؛ نشانه ای از درگیری وجود دارد؟ | توضیحات نیروی دریایی آمریکا

  • عروسی تبدیل به جنگ شد؛ شلیک آرپی‌جی در مراسم ازدواج ! + ویدئو

  • تصاویر دلهره‌آور سد عظیم چین که حرکت زمین را آهسته کرد: این سد ساعت زمین را تغییر داد! + فیلم

  • برتری جنگنده های آمریکا تهدید شد ؛ اف-۲۲ در تیررس موشک‌های این کشور

  • ماجرای حمله به خانه نتانیاهو ؛ کل خانه را زدیم نه اتاق خوابش را! | مختصات دقیق خانه از کجا آمد؟

  • کاندیدای زن به جای عکس خودش عکس شوهرش را در پوسترهای انتخاباتی چاپ کرد! + عکس

  • تشکر عجیب یک بازیکن پرسپولیسی بابت اخراج وحید هاشمیان + عکس

  • ناقوس‌ها